کد خبر: ۲۴۶
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۶
مناجاتی عارفانه با صدای علی فانی
یا رب برس به داد حقیری که بی پناه*******افتاده بی خدای خود، از چاله ای به چاه

یعنی نمی شود که ببینی و رد شوی

بی آنکه حال زار دلم را مدد شوی

یا در سکوت سرد نگاهم که پر غم است

حرف دلم نخوانی و دردی که مبهم هست

یعنی نمی شود که تو باشی و سیل غم

حال نزار بنده ی زاری زند رقم

در راه مانده را تو به ره وا نمی نهی

دست دلم بگیر که وامانده در رهی

اینها تمام حرف دلم نیست یا حفیظ

من شاکیم ز دست خودم ایهالعزیز

چندیست گمشدم چو غریبی به راه تو

هر قدر میروم نرسم تا پناه تو

انگار معصیت به کمینم نشسته است

درمانده ام از این همه بابی که بسته است

هر سو هوای نفس چو گامی نهاده است

به هر دلی که غمزده دامی نهاده است

من خسته ام از این همه راهی که رفته ام

از این گذار بی ثمر امروز خسته ام

با اینکه هر رهیست عیان در حصار تو

هر لحظه دورتر شدم از کنار تو


یا رب برس به داد حقیری که بی پناه

افتاده بی خدای خود، از چاله ای به چاه

احوال زار و چشم ترم را که دیده ای

نای ظلمت نفسی دل را شنیده ای

دستم بگیر و باز در آغوش خود بگیر

قلبی که تا ابد به نگاهت شود اسیر


دنلود مناجات علی فانی(6M)




خبرهای مرتبط
نظرات شما
در صورت انتشار نظر به شما ایمیل زده می شود
طراحی و تولید : ایران سامانه