کد خبر: ۳۶
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۱
شرور كه نيستی الحمدللـه. گيج و خنگ هم نباش. زرنگ باش. نگاه كن پشت پرده رد تنش را ببين و بخند و كار خوب كن. خانه را مرتب كن.
بچه باش، اما بچه زرنگی باش
بچه باش. بچه باش، اما بچهی زرنگ باش. بچهی شرور و گيج و خنگ به درد نمیخورد. تو بچهی زرنگی باش. پدر چهار تا بچه اينها را گذاشت توی اتاق و گفت اينجاها را مرتب كنيد تا من برگردم. میخواست ببيند كی چه كار میكند. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میكرد میديد كی چه كار میكند مینوشت توی يك كاغذی كه بعد حساب و كتاب كند برای خودش.
يكی از بچهها كه گيج بود يادش رفت. يادش رفت. سرش گرم شد به بازی و خوراكی و اينها. يادش رفت كه آقاش گفته خانه را مرتب كنيد.
يكی از بچهها كه شرور بود شروع كرد خانه را به هم ريختن و داد و فرياد كه من نمیگذارم كسی اينجا را مرتب كند.
يكی كه خنگ بود، وحشت گرفتش. ترسيد. نشست وسط و شروع كرد گريه و جيغ و داد كه آقا بيا، بيا ببين اين نمیگذارد جمع كنيم، مرتب كنيم.
اما آن كه زرنگ بود، نگاه كرد، رد تن آقاش را ديد از پشت پرده. تند و تند مرتب میكرد همهجا را. میدانست آقاش دارد توی كاغذ مینويسد، بعد میرود چيز خوب برايش میآورد. هی نگاه میكرد سمت پرده و میخنديد. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست كه هماينجا است. توی دلش هم گاهی میگفت اگر يك دقيقه ديرتر بيايد باز من كارهای بهتر میكنم.
آخرش آن بچهی شرور همه جا را ريخت به هم ديگر. هی میريخت به هم هی میديد اين دارد میخندد. خوشحال است. ناراحت نمیشود. وقتی همه جا را ريخت به هم، همه چيز كه آشفته شد، آن وقت آقا جان آمد. ما كه خنگ بوديم، گريه كرده بوديم، چيزی گيرمان نيامد. او كه زرنگ بود و خنديده بود، كلی چيز گيرش آمد. زرنگ باش. خنگ نباش. گيج نباش. شرور كه نيستی الحمدللـه. گيج و خنگ هم نباش. زرنگ باش. نگاه كن پشت پرده رد تنش را ببين و بخند و كار خوب كن. خانه را مرتب كن.
از سخنان نغز مرحوم حاج اسماعیل دولابی
خبرهای مرتبط
نظرات شما