کد خبر: ۱۹۹
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۳:۴۸
داستان مدیری که جوگیر شد
روزی مدیر یک شرکت بزرگ، در حالیکه به سمت دفتر کارش می رفت، در راهرو جوانی را دید که به دیوار تکیه داده و به اطراف نگاه میکند. جلو رفت و از او پرسید: ......



داستانک / تصمیم قاطعتصمیم قاطع

روزی مدیر یک شرکت بزرگ، در حالیکه به سمت دفتر کارش می رفت، در راهرو جوانی را دید که به دیوار تکیه داده و به اطراف نگاه میکند.
جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق میگیرید؟»
جوان با تعجب جواب داد: «ماهی 2000 دلار.»
مدیر با عصبانیت دست در جیبش کرد و 6000 دلار درآورد و به جوان داد و به او گفت: «این حقوق 3 ماه تو، برو دیگر اینجا پیدایت نشود. ما به کارمندان حقوق میدهیم که کار کنند نه اینکه بیکار اینجا بایستند و به اطراف نگاه کنند...»
جوان با خوشحالی پول را گرفت و به سرعت دور شد. مدیر از کارمند دیگری که نزدیکش بود پرسید: «آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟»
کارمند با تعجب از رفتار مدیر جواب داد: «او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان ناهار آورده بود!» :)  :)




خبرهای مرتبط
نظرات شما
در صورت انتشار نظر به شما ایمیل زده می شود
طراحی و تولید : ایران سامانه